خلاصه کتاب عشق و ازدواج در قرون وسطی ( نویسنده ژرژ دابی )

کتاب «عشق و ازدواج در قرون وسطی» اثر ژرژ دابی، به تحلیل جامع و عمیق روابط زناشویی، آداب و رسوم ازدواج، ساختار خانواده و پدیده عشق در دوران میانه، به ویژه در فرانسه می پردازد و دیدگاهی نو از جایگاه زن در آن دوران ارائه می دهد.

دنیای قرون وسطی، دنیایی پیچیده و پرتناقض بود که روابط انسانی، به خصوص عشق و ازدواج، در بستر آن شکل گرفته و تحول می یافت. در این دوران، آنچه ما امروز از مفهوم عشق و ارتباطات زناشویی درک می کنیم، با واقعیت های آن زمان تفاوت های بنیادین داشت. برای فهم این پیچیدگی ها و پرده برداری از جنبه های کمتر دیده شده زندگی اجتماعی و عاطفی در قرون میانه، مطالعه آثار پژوهشگرانی چون ژرژ دابی ضروری است.

ژرژ دابی (۱۹۹۶-۱۹۱۹)، مورخ شهیر فرانسوی و یکی از برجسته ترین نمایندگان مکتب آنال، در کتاب «عشق و ازدواج در قرون وسطی» (Love and marriage in the Middle Ages) که توسط مهدیه چراغیان به فارسی ترجمه و توسط انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است، نگاهی تحلیلی به این موضوع می اندازد. این کتاب در واقع مجموعه ای از مقالات و یادداشت هایی است که دابی در سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۶ به رشته تحریر درآورده و هر یک از آن ها پرده از گوشه ای از این جهان اسرارآمیز برمی دارند. اهمیت کار دابی در این است که او نه تنها به بررسی ساختارهای آشکار و رسمی ازدواج می پردازد، بلکه تلاش می کند تا بخش پنهان ماجرا، یعنی تجربیات زنان و پیچیدگی های پدیده عشق باوقار را نیز هویدا سازد.

این خلاصه جامع با هدف ارائه یک درک عمیق از محورهای اصلی کتاب، استدلال های کلیدی و یافته های پژوهشی دابی تدوین شده است. مخاطبان این مقاله، از دانشجویان و پژوهشگران رشته های تاریخ، جامعه شناسی و مطالعات زنان گرفته تا علاقه مندان به تاریخ اجتماعی و فرهنگی قرون وسطی، می توانند بینش ارزشمندی از این اثر گرانبها به دست آورند و بدون نیاز به مطالعه کامل کتاب، با مفاهیم محوری آن آشنا شوند.

فصل اول: ماهیت عشق و ازدواج در قرون وسطی

در قرون وسطی، مفهوم عشق و ازدواج به گونه ای بود که درک آن با معیارهای امروزی دشوار است. ژرژ دابی با نگاهی عمیق به متون تاریخی و ادبی، این دو مفهوم را در بستر اجتماعی و فرهنگی آن دوران مورد بررسی قرار می دهد و تفاوت های بنیادین آن ها را آشکار می سازد.

ازدواج به مثابه یک نهاد اجتماعی-فئودالی

در جامعه فئودال، ازدواج پیش از آنکه یک پیوند عاطفی باشد، نهادی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تلقی می شد. این پیوند نه بر اساس انتخاب شخصی یا عشق، بلکه بر مبنای منافع خانوادگی، حفظ و گسترش ثروت، اتحادهای نظامی و تثبیت قدرت صورت می گرفت. ازدواج ابزاری حیاتی برای تحکیم پیمان های فئودالی، انتقال زمین و دارایی، و تضمین تداوم سلسله مراتب اجتماعی بود. برای اشراف، ازدواج به معنای برقراری روابط خونی و خویشاوندی با دیگر خاندان های قدرتمند بود که می توانستند در زمان صلح و جنگ از یکدیگر حمایت کنند. به همین دلیل، در بسیاری از موارد، از دوران کودکی همسران آینده برای فرزندان تعیین می شد و این تصمیم گیری ها عمدتاً توسط سران خانواده، یعنی پدران و مردان ارشد صورت می گرفت.

هدف اصلی ازدواج، تولید وارثان مشروع بود که می توانستند میراث خانواده را حفظ و ادامه دهند. این رویکرد به معنای آن بود که نقش زن در ازدواج عمدتاً به باروری و مدیریت امور داخلی خانه محدود می شد. عشق، در مفهوم رمانتیک امروزی، جایگاه چندانی در این ساختار نداشت و حتی گاهی به عنوان عاملی مخل در نظم اجتماعی و خانوادگی تلقی می شد.

پدیده عشق باوقار (Amor Courtois)

در کنار ساختار رسمی و کارکردی ازدواج، پدیده ای ادبی و فرهنگی به نام عشق باوقار (Amor Courtois) یا عشق درباری شکل گرفت که دابی به تفصیل به آن می پردازد. این پدیده، برخلاف ازدواج، فضایی برای ابراز احساسات رمانتیک بود، اما نه در چارچوب زناشویی. عشق باوقار معمولاً میان یک شوالیه و بانویی اشرافی (که اغلب متاهل بود) شکل می گرفت و بر پایه پرستش، وفاداری، از خودگذشتگی، و پنهان کاری بنا شده بود.

دابی عشق باوقار را یک بازی و ماجراجویی می داند که قلمرو آن خارج از تعهدات و وظایف زناشویی قرار داشت. این بازی، ماهیتی عمدتاً مردانه و نیرومندانه داشت؛ شوالیه از طریق خدمت به بانوی خود و انجام اعمال قهرمانانه، به کمال اخلاقی و معنوی می رسید. در متون ادبی مربوط به این پدیده، تنها ارزش های مردانه متعالی بودند و زن در این بازی نقش شکار را ایفا می کرد. او آرمان رقابت و چالش همیشگی میان مردان جوان دربار بود که حسادت آن ها را برمی انگیخت و حس فرمانبرداری را در آن ها بیدار می کرد.

یکی از مهم ترین جنبه های عشق باوقار، نقش معلم بودن زن بود. در این مکتب عشق، بانوی خانه وظیفه داشت مردان جوان را تعلیم دهد و آن ها را به سمت ارزش های والای اخلاقی و شوالیه گری سوق دهد. به همین دلیل، عشق باوقار تعالی بخش تلقی می شد و به عنوان یکی از چرخ دنده های مهم سیستم آموزشی دربار عمل می کرد. این عشق می توانست پیمان های واسالی را تحکیم بخشد و شالوده های سیاسی ساختار اجتماعی را استحکام دهد، زیرا وفاداری و تعهد را در مردان تقویت می کرد، حتی اگر این وفاداری به جای پادشاه، به بانویی غیر از همسرشان باشد. این پارادوکس، یعنی شکوفایی عشق رمانتیک در خارج از نهاد ازدواج، یکی از نکات کلیدی تحلیل دابی است.

ژرژ دابی بر این باور است که در قرون وسطی، عشق باوقار به عنوان یک بازی عمل می کرد که قلمرو آن دور از تعهدات و وظایف ازدواج بود و صرفاً یک ماجراجویی تلقی می شد؛ ماجراجویی که در نهایت به تحکیم وفاداری های فئودالی و اجتماعی کمک می کرد.

بانوی خانه و چالش های زنان در ازدواج

برخلاف تصویر ایده آل شده بانوی عشق باوقار، واقعیت زندگی برای اکثر زنان در ازدواج های از پیش تعیین شده پر از محدودیت ها و انتظارات سفت و سخت بود. زن در این ازدواج ها، عمدتاً ابزاری برای انتقال قدرت، ثروت و نام خانوادگی محسوب می شد. جایگاه او به عنوان بانوی خانه (Domina) اغلب با وظایف تولیدمثل، تربیت فرزندان، و مدیریت امور داخلی قلمرو مشخص می شد. آن ها در معرض خطر بارداری های مکرر، مرگ و میر بالا در زایمان، و خشونت های خانگی بودند. انتخاب هایشان در زندگی شخصی بسیار محدود بود و صدایشان کمتر شنیده می شد.

ژرژ دابی در مواجهه با منابع عمدتاً مردانه قرون وسطی، تلاش می کند تا بخش پنهان ماجرا، یعنی تجربیات زنان را هویدا سازد. او اذعان می کند که تمامی آرا و نظراتی که به دست او رسیده، از طرف مردان و با اندیشه برتری جنسیت مردانه بوده است. با این حال، او با دقت در لابلای این متون و تحلیل روابط قدرت، سعی می کند به درکی از وضعیت زنان، ترس مردان از آن ها (که ریشه در شهوت و تعصب داشت)، و نقش پیچیده آن ها در زندگی خانوادگی و اجتماعی دست یابد. دابی نشان می دهد که چگونه حتی در دل این ساختارهای مردانه، زنان از طریق نقش های خود به عنوان مادران، همسران و مدیران خانه، تا حدی قدرت و نفوذ خود را اعمال می کردند، هرچند این نفوذ غالباً پنهان و غیرمستقیم بود.

بازتاب ها در ادبیات و رویکرد دابی به تاریخ زنان

برای ژرژ دابی، متون ادبی قرون وسطی، مانند «رمان گل رز» (Roman de la Rose)، منبعی غنی برای درک مفاهیم عشق، ازدواج و جایگاه زن در آن دوران هستند. او از این آثار نه تنها برای بازسازی روایت ها، بلکه برای تحلیل نظام های ارزشی و ذهنیت های حاکم بر جامعه استفاده می کند. «رمان گل رز» که یکی از مشهورترین آثار ادبی قرون وسطی است، به تفصیل به پدیده عشق باوقار می پردازد و قوانین و پیچیدگی های آن را تشریح می کند.

رویکرد دابی به تاریخ زنان در این کتاب، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. او در شرایطی که منابع تاریخی عمدتاً بر مردان و فعالیت هایشان تمرکز دارند، سعی می کند با تحلیل دقیق لایه های پنهان متون و توجه به اشارات ضمنی، تصویری از زندگی، احساسات و چالش های زنان قرون وسطی ارائه دهد. این رویکرد، در زمان خود، گامی مهم در پیشبرد مطالعات تاریخ اجتماعی و مطالعات زنان محسوب می شد و الهام بخش بسیاری از پژوهش های بعدی در این حوزه گردید. دابی با این تلاش، نه تنها به «چه چیزی اتفاق افتاد» می پردازد، بلکه «چگونه مردم فکر می کردند و احساس می کردند» را نیز کاوش می کند.

فصل دوم: ساختارهای خانواده و قدرت

ژرژ دابی در ادامه تحلیل های خود، به بررسی عمیق ساختار خانواده در قرون وسطی و ارتباط آن با مفاهیم قدرت و حاکمیت می پردازد. او نشان می دهد که چگونه خانواده، به خصوص در میان اشراف، صرفاً یک واحد زیستی نبود، بلکه یک نهاد استراتژیک برای حفظ و انتقال قدرت به شمار می آمد.

خانواده های غربی در قرون وسطی: ساختارها و کارکردها

خانواده در قرون وسطی، به ویژه در اوایل آن، اغلب به شکل یک واحد گسترده تعریف می شد که شامل نه تنها والدین و فرزندان، بلکه خویشاوندان نزدیک، خدمتکاران و حتی وابستگان فئودالی می شد. این خانواده ها، هسته اصلی سازماندهی اجتماعی و اقتصادی بودند. کارکردهای اصلی خانواده شامل تولید غذا، دفاع از خود، حفظ میراث و تولید نسل بود. روابط درون خانواده به شدت تحت تأثیر normsهای اجتماعی، قوانین کلیسا و ساختارهای فئودالی قرار داشت. کلیسا نقش مهمی در تعریف مشروعیت ازدواج، ممنوعیت های زناشویی (مانند ازدواج خویشاوندی) و تاکید بر تک همسری و تولید مثل ایفا می کرد. از سوی دیگر، نظام فئودالی با تاکید بر مالکیت زمین و وراثت، بر اهمیت خانواده به عنوان واحدی برای انتقال ثروت و قدرت تأکید می کرد. مفهوم primogeniture (وراثت توسط پسر ارشد) به ویژه در میان اشراف، ساختار قدرت را به شدت تحت تأثیر قرار می داد و به حفظ قدرت در یک خط خانوادگی مشخص کمک می کرد. این ساختارها، هم به نوبه خود، به تقویت نفوذ مردان و تعیین جایگاه زنان در سلسله مراتب خانوادگی و اجتماعی منجر می شدند.

خانواده های اشراف و ساختارهای حکومتی

در میان اشراف و خاندان های شاهانه، ازدواج ها اغلب ابزاری برای مهندسی اجتماعی و سیاسی بودند. دابی به دقت بررسی می کند که چگونه تقسیم قدرت در خانه های شاهانه و بزرگ، به شدت به پیوندهای زناشویی وابسته بود. یک ازدواج استراتژیک می توانست به اختلافات خونی پایان دهد، سرزمین های جدیدی را به کنترل درآورد و اتحادهای نظامی پایداری ایجاد کند. این ازدواج ها، بیش از آنکه بر اساس عاطفه باشند، بر پایه حساب و کتاب های دقیق سیاسی و اقتصادی انجام می شدند.

نمونه ای از این تحولات، تغییرات اجتماعی در محافل اشراف سالار فرانسه در قرن یازدهم و دوازدهم است که دابی به آن اشاره می کند. در این دوره، با قدرت گرفتن پادشاهان و شکل گیری دولت های مرکزی، نقش ازدواج ها در تحکیم قدرت پادشاهی پررنگ تر شد. فیلیپ اوگوست، پادشاه فرانسه در قرن دوازدهم، نمونه ای از فرمانروایی است که به شکلی فعال از ازدواج های سیاسی برای تثبیت موقعیت خود و گسترش نفوذ پادشاهی بهره برد. در این دوره، قواعد ازدواج و وراثت به تدریج رسمیت بیشتری یافت و نقش کلیسا در تأیید و مشروعیت بخشی به این پیوندها نیز افزایش یافت. تحلیل دابی نشان می دهد که چگونه این تغییرات، هم در سطوح خرد (روابط خانوادگی) و هم در سطوح کلان (ساختارهای حکومتی)، به یکدیگر وابسته بودند و یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دادند.

فصل سوم: فرهنگ ها، ارزش ها و جامعه قرون وسطی

ژرژ دابی به عنوان یکی از پیشگامان تاریخ نگاری اجتماعی و فرهنگی، صرفاً به روایت رویدادها نمی پردازد، بلکه تلاش می کند تا به ذهنیت ها، نظام های ارزشی و باورهای عمیق جامعه قرون وسطی نفوذ کند. این بخش از کتاب به تحلیل روش های او و بینش هایش در این زمینه اختصاص دارد.

مسائل و روش ها در تاریخ فرهنگی

دابی بر این باور بود که برای فهم یک دوره تاریخی، باید به فرهنگ و نظام های ارزشی آن دوره نیز توجه کرد. او به جای تکیه صرف بر رویدادهای سیاسی و نظامی، به مطالعه پدیده های اجتماعی، عقاید، احساسات و رفتارهای روزمره مردم می پرداخت. در تاریخ فرهنگی، مسائل مربوط به هویت، اخلاقیات، باورهای دینی، و شیوه های ارتباطی مورد بررسی قرار می گیرند.

رویکرد پژوهشی دابی در این زمینه، ترکیبی از تحلیل دقیق منابع مکتوب (مانند تواریخ، نامه ها، متون مذهبی، و ادبیات) و همچنین توجه به منابع غیرمکتوب یا ضمنی (مانند آداب و رسوم، نمادها، و آثار هنری) بود. او معتقد بود که زبان، ساختارها و مفاهیمی که یک جامعه برای توصیف خود به کار می برد، کلیدی برای درک عمیق تر آن جامعه هستند. او به دنبال انسان در تاریخ بود؛ نه فقط پادشاهان و شوالیه ها، بلکه مردم عادی و ذهنیت های جمعی آن ها.

نظام های ارزشی و تأثیر آن ها

قرون وسطی از نظر نظام های ارزشی، دوره ای پر از تضادها بود. ارزش های روحانی (دین، تقدس، رستگاری) و جسمانی (شهوت، قدرت، ثروت) به طور همزمان در زندگی مردم حضور داشتند و بازتاب آن ها در مفاهیم عشق و ازدواج به وضوح دیده می شد. کلیسا بر اهمیت پاکدامنی، وفاداری در ازدواج و ازدواج به عنوان یک فریضه مقدس تأکید می کرد. از سوی دیگر، ایده آل های شوالیه گری به دلاوری، افتخار، و وفاداری به ارباب و بانو اهمیت می داد.

دابی به رنسانس سده دوازدهم نیز اشاره می کند؛ دوره ای از تحولات فکری، فرهنگی و هنری که تأثیر عمیقی بر دیدگاه های اجتماعی و مفاهیم عشق و ازدواج گذاشت. این رنسانس، با ظهور دانشگاه ها، فلسفه های جدید و ادبیات نوآورانه، به نوعی فضای فکری جدیدی را ایجاد کرد که در آن مفاهیم عشق، فردیت و روابط انسانی با عمق بیشتری مورد تأمل قرار گرفتند. این دوره شاهد ظهور بیشتر عشق باوقار بود که نشان دهنده پیچیدگی فزاینده نظام های ارزشی و تلاش برای فراتر رفتن از صرفاً کارکردگرایی در روابط بود.

در این زمان، مفاهیمی مانند درد جسمانی نیز مورد بررسی قرار می گرفتند، نه فقط به عنوان یک پدیده فیزیکی، بلکه به عنوان یک تجربه فرهنگی و مذهبی که معنای خاصی در زندگی مردم قرون وسطی داشت. همچنین، ظهور بدعت ها و جوامع خارج از چارچوب کلیسا، نشان دهنده تنوع در نظام های ارزشی و اعتراض به ساختارهای موجود بود که دابی این موارد را نیز در تحلیل خود لحاظ می کند تا تصویری جامع از جامعه قرون وسطی ارائه دهد.

نگاهی عمیق تر به پژوهش های دابی: از درد جسمانی تا بدعت ها

یکی از ویژگی های برجسته کار ژرژ دابی، توانایی او در کاوش جنبه هایی از تاریخ است که غالباً نادیده گرفته می شوند یا به دشواری قابل دسترس هستند. او نه تنها به ساختارهای بزرگ اجتماعی می پردازد، بلکه به تجربیات فردی و جمعی نیز توجه می کند، هرچند که منابع برای این امور محدود باشند.

برای مثال، دابی در کتابش به موضوع درد جسمانی در قرون وسطی اشاره می کند. این موضوع، فراتر از یک بحث پزشکی است؛ او به دنبال کشف این است که درد در آن دوره چگونه درک می شد، چه معنای مذهبی یا اجتماعی داشت و چگونه در متون و فرهنگ آن زمان بازتاب می یافت. آیا درد مجازاتی الهی بود؟ یا راهی برای رستگاری؟ این نوع تحلیل نشان می دهد که دابی چگونه از یک موضوع به ظاهر ساده، به لایه های عمیق تر فرهنگ و ذهنیت می رسد. به همین ترتیب، بررسی بدعت ها و جنبش های اجتماعی و مذهبی خارج از جریان اصلی، برای دابی فرصتی است تا تنش ها، نارضایتی ها و تلاش های مردم برای بازتعریف ارزش ها و روابط اجتماعی را آشکار سازد. این بدعت ها اغلب چالش هایی برای نهادهای موجود، از جمله کلیسا و ساختارهای ازدواج، محسوب می شدند.

دابی همچنین به روال پژوهش تاریخی در فرانسه در دوره های ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ می پردازد که خود او یکی از برجسته ترین نمایندگان آن بود. این بخش ها، بینش هایی در مورد رویکردهای نوین تاریخ نگاری، استفاده از منابع گوناگون، و اهمیت تحلیل ساختارها و ذهنیت ها ارائه می دهند. او نشان می دهد که چگونه پژوهشگران آن دوران سعی داشتند از تاریخ صرفاً روایی فاصله گرفته و به سمت تاریخ تحلیلی و تبیینی حرکت کنند. این متودولوژی خود درکی عمیق تر از چگونگی شکل گیری نظریات دابی در مورد عشق و ازدواج در قرون وسطی به دست می دهد و اعتبار کارهای او را دوچندان می کند.

نتیجه گیری: بینش های ماندگار ژرژ دابی

کتاب «عشق و ازدواج در قرون وسطی» اثر ژرژ دابی، فراتر از یک گزارش تاریخی، تحلیلی عمیق و چندوجهی از روابط انسانی در دوره ای است که اغلب به غلط ساده انگارانه تصور می شود. دابی با رویکردی نوآورانه و جامع، به ما نشان می دهد که چگونه مفاهیم عشق، ازدواج و خانواده، نه پدیده هایی ایستا و جهان شمول، بلکه به شدت متأثر از ساختارهای پیچیده اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده اند.

جمع بندی اصلی ترین یافته ها

دابی با ظرافت خاص خود، ماهیت دوگانه و اغلب متناقض عشق و ازدواج را در قرون وسطی آشکار می سازد. او به وضوح نشان می دهد که ازدواج عمدتاً ابزاری برای حفظ قدرت، ثروت و خطوط وراثتی بود و کمتر به عواطف شخصی یا عشق توجه می شد. در مقابل، پدیده عشق باوقار فضایی برای ابراز احساسات رمانتیک فراهم می آورد، اما این فضا اغلب خارج از چارچوب ازدواج و با قوانین و قواعد خاص خود شکل می گرفت. این عشق، در عین حال که ماهیتی مردانه داشت و زن در آن نقشی ایده آل و گاه دست نیافتنی ایفا می کرد، به عنوان یک عامل تعالی بخش و حتی تحکیم کننده ساختارهای اجتماعی و فئودالی عمل می کرد.

یکی از مهم ترین خدمات دابی، تلاش او برای آشکار ساختن جایگاه زنان است. در دوره ای که منابع تاریخی عمدتاً توسط مردان نوشته شده و بر فعالیت های مردان تمرکز دارند، دابی با دقت و هوشمندی، سعی در هویدا ساختن بخش پنهان ماجرا می کند. او اذعان می کند که دانش او از زبان مردان است، اما با تحلیل نقادانه این منابع، به درکی از وضعیت واقعی زنان در ازدواج های از پیش تعیین شده، چالش های آن ها، و نفوذ پنهانشان در ساختار خانواده و جامعه دست می یابد. این بینش، تصویری واقع گرایانه تر و انسانی تر از قرون وسطی ارائه می دهد.

ژرژ دابی با نفوذ به لایه های پنهان تاریخ قرون وسطی، به ما نشان می دهد که عشق و ازدواج نه تنها پیوندهای شخصی، بلکه ابزارهایی قدرتمند در دست ساختارهای فئودالی و کلیسا برای تحکیم قدرت و نظم اجتماعی بوده اند.

اهمیت و تأثیر کتاب

کتاب «عشق و ازدواج در قرون وسطی» تأثیری شگرف بر مطالعات تاریخ اجتماعی و فرهنگی، به ویژه در حوزه قرون وسطی، داشته است. این اثر نه تنها دیدگاه های سنتی در مورد عشق و ازدواج را به چالش می کشد، بلکه روش شناسی جدیدی را برای تحلیل فرهنگ و ذهنیت های تاریخی ارائه می دهد. دابی با این اثر، ثابت می کند که تاریخ تنها مجموعه ای از وقایع خشک و بی روح نیست، بلکه دریچه ای است به سوی درک پیچیدگی های روان شناختی، عاطفی و اجتماعی انسان در زمان های گذشته.

این کتاب به عنوان یک کشف تجربی و گرانبها در قلمرویی مکتوم شناخته می شود. بینش های ژرژ دابی به پژوهشگران بعدی این امکان را داد تا با ابزارهای تحلیلی قوی تری به سراغ منابع تاریخی بروند و به سوالاتی عمیق تر از آنچه پیشتر مطرح می شد، پاسخ دهند. ارزش ماندگار این کتاب در توانایی آن در روشن کردن جنبه هایی از زندگی قرون وسطایی است که پیش از آن تاریک و ناشناخته باقی مانده بودند.

دعوت به مطالعه و تعمیق فهم

برای هر کسی که به دنبال فهم عمیق تر از تاریخ اجتماعی و فرهنگی، به ویژه در دوران قرون وسطی، و جایگاه زن در آن دوران است، مطالعه کتاب «عشق و ازدواج در قرون وسطی» اثر ژرژ دابی یک ضرورت است. این اثر به شما کمک می کند تا با دیدی بازتر به گذشته بنگرید و درک کنید که چگونه ساختارهای قدرت و فرهنگ، حتی بر شخصی ترین جنبه های زندگی انسان، یعنی عشق و ازدواج، تأثیر می گذارند. چه دانشجو باشید، چه پژوهشگر، یا صرفاً یک علاقه مند به تاریخ، این کتاب بینش های ارزشمندی را در اختیار شما قرار خواهد داد که دیدگاه شما را نسبت به تاریخ و روابط انسانی متحول خواهد کرد.